شاهدختِ من

سی قطره ی نقره فام مهتاب چکید و آسمان سی بوسه به بلندای پیشانی ماه نشانت زد. پنجاه و پنجمین ماهگردت مبارک جان و جهانم، دختر نازم. از بابایی یه بازی فکری هدیه گرفتی و از من کیک ساده. خیلی عزیزی خانومی💖. دخمل بابایی💘. ذوقی میکنه باباییت وقتی میگی بابای خودمه به کسی نمیدم😄😘. *بازی بچه پرتاب کردن!! از سری بازی های ابداعیته وقتی مدت زیادی طول بکشه و نبریمت شهر بازی و نتونی از جامپینگ استفاده کنی. باید به حالت معلق وار پرتت کنیم روی تخت. اسمشم انتخاب خودته دختر یاقوتی من💝. جملات قصار زیاد داری یادم نمیمونه یا واسم عادی شده. سعی میکنم دفعه ی بعد یادداشت کنم. * تمیز و مرتب مثل فرشته ها. نازدونه ی دردونه ی من💓. بعد نوشتی ک...

خیلی ها معنی فامیلم رو نمیدونن و تلفّظش براشون سخته. حالا چرا اینو گفتم؟ چون امروز آموزش فامیل مامانی رو داشتیم و شما قربونت برم با اون زبون شیرینت بامزه تلفّظش میکنی. دگلی که در اروپا داگالی تلفّظ میشه(dagali) در زبان نروژی به معنای "نور و گرمای روز" هست. روستای سیاحتی_زیارتی هم به همین نام یعنی dagali در نروژ وجود داره. در واقع در گذشته های دور اجداد مامانی از اونجا کوچ کردن و به ایران اومدن. و من هر چی دنبال معنیش در زبان فارسی یا معادلش میگشتم نبود و با جستجوی شخصی خودم به اصل ماجرا پی بردم. جمعه ی پیش رفتیم ساحل، هوا سرد بود. با بابایی قلعه ی شن و صدف درست کردید. ناهار بیرون خوردیم و برگشتیم.  جمعه ی دلگیری...

آرامش حضور تو ست یا آغوشت؟   نه صبر کن این اصل زندگی ست...  * عزیز مادر جان پدر این روزهات به مهد کودک رفتن و تی وی و گوشی میگذره. چند مدل غذا هم به لیست علاقمندیهات اضافه شده که این خیالمو بابت تغذیه ات راحت میکنه.  عاشقتم گل گلدون من دخترک خوب من... تا میتونید شیرینیجات خصوصاً شکلاتی تهیه کنید. دست به قلم شدم باز!😊 ...

اینقدر توی عکسها شکلک درمیاوردی که مجبور بودم حذفشون کنم. این یکی با هزار ترفند و وعده های شکلاتی راضیت کردم افتخار بدی و حداقل آروم بایستی. جان جان مادر💝💎. ...

دنیا چرخید و چرخید. سی خورشید تابید و سی ماه از پی هم درخشیدند. پنجاه و چهارمین ماهگردت مبارک زیبای رویایی💖💓. امروز رفتیم با عیدی هات واست اسباب بازی بخریم. بالاخره مامانی هم دست به جیب شد! این باید ثبت تاریخی بشه😉. پیانو،یخچال و جاروبرقی،پازل حروف چین و یه بازی فکری هدیه هات بودن که خیلی خوشحالت کرد. ناهار رفتیم رستوران و شما فقط سوپ خوردی طبق معمول. منم شیرینی آلمانی مادام هلیا رو پختم به شیرین کامی ماهگردت. قربون ژستت برم قربون نگاه معصومت نازبانو جان. ...